Alive ...

زنده ام هنوز ...


تازگیا نمیشه نوشت ... نمیدونم چرا ، سوژه نیست ، وقت نیست ، حوصله نیست ، روحیه نیست ... حتی دیگه حسشم نیست :D


زندگی شدیدا عادیه ! از یه لحاظی خوبه از یه لحاظی بد !!! زندگی من همیشه غیرعادی بود ... ولی خوب این همه زیادی عادی بودن هم هیجان رو از آدم میگیره !!!


امروز ولنتاین بود ! حسودیم شد به ملت ! احساس تنهایی کردم کلا !! تازه خیلی هم خز شده ولنتاین و شدیدا میره روی اعصاب وقتی هرجایی که میری پر از گل و قلب و شکلاتای فانتزیه و کلا عشق رو هم زدن جواد کردن ....


------------------------------------------------------


In my Place / Coldplay


n my place, in my place
Were lines that I couldn't change
I was lost, oh yeah

I was lost, I was lost
Crossed lines I shouldn't have crossed
I was lost, oh yeah


I was scared, I was scared
Tired and underprepared
But I wait for it

If you go, if you go
Leave me down here on my own
Then I'll I wait for you

Yeah, how long must you wait for it?
Yeah, how long must you pay for it?
Yeah, how long must you wait for it?
Oh for it? 


-------------------------------------------


پادشه پاسبان درویش است / گرچه رامش به فر دولت اوست

گوسپند از برای چوپان نیست/ بلکه چوپان برای خدمت اوست

(سعدی)


بعله ...




پ.ن1: ولنتاین مبارک !! لطفا از نصیحت و گفتن چیزشعر در مورد اسپندارمزگان خودداری کنید ! تنها چیزی که من رو به این روز جلب میکنه میزان بالای خلاقیتیه که در ساختن یه مناسبت شبیه ولنتاین در اون به خرج رفته و با وجود اینکه این روز هیچ ربطی به عشق نداره از ده ها فرهنگ چندهزار ساله بین مردم درونی تر شده !!!!


پ.ن2: 16 بهمن تولد آرمینا بود ! تولدت مبارک آبجی !!!


پ.ن3: 24 بهمن تولد نیلوفر بود !!! وااااااااااااااااااااای !!! نمیدونم چطور بگم که چقدر خوشحالم که عدد مقدس هفت به سالای عمرت اضافه شد و چقدر ناراحتم که نتونستم دقیقا سروقت بهت تبریک بگم ... مبارک باشه آبجی 


پ.ن4: میخواستم وبلاگ رو ببندم ! هرچی کلنجار رفتم نشد ! الان هنوز وقتش نیست ....