جوراب


وقتی میام خونه از بیرون ... در آوردن لباس ها یه بحث، در آوردن جوراب به بحث مجزا،یعنی اگه همه لباس هامو در بیارم لخت مادرزاد هم بشم، بازم تا وقتی جوراب به پامه احساس نمیکنم اومدم خونه، احساس میکنم هنوز بیرونم ... و برعکس

اگه با پالتو تو خونه راه برم ولی جورابا رو در بیارم، احساس راحتی میکنم ...



و این یکی از بزرگترین راز های هستیه، که هیچ فیلسوفی تا حالا بهش توجه نکرده ... جوراب !!!





پ.ن: نیلوفر راست میگه، گاهی میشه مشروب رو بهانه کرد واسه گفتن ... قضیه مستی و راستی قضیه درصد الکل نیست، قضیه دل خونه !


پ.ن2: خسته شدم ... واقعا شدم ... نمیخوام گیج باشم ! ... یکی از چیزایی که بعد از دخترک از دست دادم، توان شعر گفتنم بود ... توانی که همیشه راه حل خوبی برای درمان گیجی های فکری و احساسیم بوده !


پ.ن3: میدونی ... نمیخوام ناامیدت کنم ! همین ... بعضیا مهمن ... دوست داشتنی ان ! عزیزن و حتی عزیزترینن ... اما لازمه که آدم همه چیزو با فکر مدیریت بکنه ! حتی احساسات لحظه ای رو ... همیشه نباید «بذاریم یه لحظه احساسی به حال خودش باشه ... »


پ.ن4: من حسود نیستم ! احساس حقارت هم نمیکنم ! فقط برام جالبه ... یکی هست، که از من گنده تره ... فکر کن :D


پ.ن5: عکسه کرده توش در هم نمیاره لامصب ... :دی


پ.ن6: خواستم ... نشد ... خودت نذاشتی ... دل نذاشت ... آسمون نذاشت !

نظرات 8 + ارسال نظر
ستاره شب شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 12:36 ب.ظ http://www.ghampaizi.blogfa.com

سلام...
.......................
سخته!

یه چیزی گیر کرده ته گلوم
می خوام بنویسمش
اما نمی شه
.................
..............
.........
خوشحال میشم سر بزنی....

[ بدون نام ] شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 11:26 ق.ظ

اون یه نفر از تو گنده تر نیس ک چه بسا شاید از تو کوچیکترم باشه اما خب یکی باعث شده ک تو توهم بزرگ بودنشوازخودت راجبش ببینی .............................................................................................................................!

سکوت یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 05:47 ب.ظ

آدمهای ساده را دوست دارم؛

همان ها که بدیِ هیچ کس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند،
برای همه هستند
آدمهای ساده را
باید مثل یک تابلوی نقاشی
ساعتها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است؛
بس که هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سوءاستفاده می کند
یا زمینشان می زند
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد
آدم های ساده را دوست دارم.
بوی ناب
آدم می دهـــــــــــند
خوشحالم میکنی اگه بهم سر بزنی.........

دلارام یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 11:42 ق.ظ

احسنت. آفرین

علیرضا شنبه 15 بهمن 1390 ساعت 12:58 ب.ظ http://www.streetboy.blogsky.com

آها اره همینه کم نوشتن
چقدر من این کم نوشتن و پر محتوا بودنشو دوست دارم
میدونی نمیخوام نا امیدت کنم ولی

نسترن جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 01:32 ب.ظ

آخ گفتی - از جوراب متنفرم:| وسط زمستون کفش روباز بدون جوراب میپوشم :ایکس

samaneH جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 01:21 ق.ظ http://t0uchy.blogfa.com/

:))

رها جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 01:07 ق.ظ http://the-promise.blogfa.com

من در مواقعی که سردمه ترجیح می دم هیچی تنم نباشه ولی جوراب پام باشه !

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.