خدایی که در این نزدیکی است :
لای این شب بو ها ، پای آن کاج بلند ، روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ ، جانمازم چشمه ، مهرم نور
دشت سجاده من ...
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم .
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف .. سنگ از پشت نمازم پیداست ، همه ذرات نمازم متبلور شده است .
من نمازم را وقتی میخوانم ، که اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیرهالاحرام علف می خوانم ، پی قدقامت موج
حجرالاسود من روشنی باغچه است ...
سلام ... قشنگ بود !
به منم سر بزن !
لینکت کردم
سلام دوست من. خوبی؟
ممنونم از اینکه به من سر زدین و نظر دادین.
وبلاگ قشنگی دارین.
راستی! آره شعر ها واسه خودمه.
موفق باشی
یا لطیف
و خدائی که در این نزدیکی است ...
ممنون از مطلب خوبت ُ یاد آوری بعضی چیز ها واقعا لازمه .
بای
سلام عزیزم ممنونم که اومدی بازم بیا منتظرتم