درخت و آتشی دیدم ، ندا آمد که : جانانم / مرا می خواند آن آتش مگر موسی عمرانم ؟
مپرس از کشتی و دریا بیا بنگر عجایب را / که چندین سال من کشتی درین خشکی همی رانم
بیا ای جان توئی موسی و این قالب عصای تو / چو برگیری عصا گردم ، چو افکندیم ثعبانم
تو عیسی ای و من مرغت ، تو مرغی ساختی از گل / چنانکه در دمی در من ، چنان در اوج پرانم
خداوند خداوندان و صورت ساز بی صورت / چه صورتی می کشی بر من ، تو دانی ، من نمید انم
گهی سنگم ، گهی آهن ، زمانی آتشم جمله / گهی میزان بی سنگم ، گهی هم سنگ و میزانم
زمانی می چرم اینجا ، زمانی می چرند از من / گهی گرگم ، گهی میشم ، گهی خود شکل چوپانم
از غزلیات مولانا جلال الدین
سلام عزیز دل
خوبی سهراب جان؟
من آپم
موفق باشی
سلام سهراب جان خوبی؟
من آپم
موفق باشی
سلام سهراب جان خوبی؟
ممنونم از اینکه به من سر زدی و من و لینک کردی.
خیلی زیبا بود. موفق باشی
واقعا که خدا مولانا رو بیامرزه !
شعراش خیلی قشنگن