نزد صوفی آنچه انسان را به خدا راه می نماید هم خداست. راهنمای او نه عقل است که معتزله می گویند نه دلیل است که اشاعره می پندارند. اگر عقل و دلیل به معرفت راهبر می شد همه عاقلان در معرفت برابر می بودند. گذشته از آن عقل و علم که متناهی و محدود است بر وجودی که بیحد و نامتناهی است چگونه احاطه تواند یافت ؟ صنع خدا هم نمی تواند انسان را به معرفت او دلالت کند. حادث فناپذیر چگونه می تواند بر آنچه پیش از او بوده و بر آنچه بعد از او خواهد بود دلالت داشته باشد ؟
( ارزش میراث صوفیه ، دکتر عبدالحسین زرین کوب )
آفرین پسر! این کتاب خیلی جالبه!
من سال پیش باهاش آشنا شدم!
راستی آپیدم!
سلام سهراب عزیز. خوبی؟
خیلی عالی بود. من هم آپم
موفق باشی
وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی...
در ضمن خوشحال میشیم قدم رنجه کنید و آغاز رمان هجده هزار صفحه ای سی جی ام: ویگو مورتنسن نوشته سارا صولتی را مطالعه کنید. این براستی باعث افتخار ماست که "شما" هم آن را بخوانید.