پادشاهی با علام عجمی در کشتی نشست و غلام دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده ، گریه و زاری در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد . چندان که ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیش ملک از او منقص بود. چاره ندانستند ...
حکیمی در آن کشتی بود ، ملک را گفت : اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت : غایت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام را به دریا انداختند ؛ باری چند غوطه خورد مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند . به دو دست به سکان کشتی آویخت و چون بر آمد به گوشی نشست و آرام یافت .
ملک را عجب آمد ، پرسید : درین چه حکمت بود ؟ گفت : از اول محنت غرقه شدن ناچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمیدانست. همچنین قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید :
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید / معشوق من است انکه به نزدیک تو زشت است
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف* / از دوزخیان پرس که اعراف بهشت است
فرقست میان آنکه یارش در بر / تا آنکه دو چشم انتظارش در بر
...............................................................................................................
* اعراف مکانی مرتفع در بهشت است که بلاتکلیفان قیامت در آن حضور به هم رسانند تا معصومین به کار آنها رسیدگی کنند.
سلام!
اتقاثا چند وقت پیش من این حکایت رو خونده بودم و ازش خوشم اومده بود و میخواستم تو وبلاگم بزارم که دیگه شما گذاشتیش من نمیتونم بزارم !!! در نهایت خسته نباشی
خیلی عجیبه!
گاهی آدم نمی دونه چی بگه!
من آپم بیا!
با سلام
از وبلاگ شما بازدید کردیم. خیلی جالب بود وبلاگ قشنگی داشتی
در صورت تمایل از وبسایت ما نیز دیدن فرمایید
بـزرگتـریـــن و جــامـع تـریــن فـروشــگاه ایـنتــرنتــی ایــران
http://www.Reyshop.ir
http://www.Reyshop.com
باسپاس
سلام دوست من.
اگر از Oxin خسته شدید یا به دنبال یک جای معتبر برای کسب درآمد در قبال نمایش تبلیغ می گردی ، این یکی رو هم امتحان کن.
امتحانش ضرری نداره.
بله درسته ! قدر زر زرگر داند و قدر گوهر گوهری :دی
خیلی جالب بود
سلام.
از وبلاگتون بازدید کردیم. نسبتا خوب بود اما مفید تر از این هم می تونه باشه.
از وبسایت ما هم در صورت تمایل بازدید کنید.
با سپاس
انجمن متخصصان الکترونیک ایران
سلام
من به جشن عاشق شدنم دعوتون می کنم خوشحال می شم ببینمتون
سلام دوست عزیز..زیبا بود ...
موفق باشی....
در پناه خدا
سلام عزیز. خوبی؟
من آپم
خوشحال می شم بیای پیشم
میبینم آپ میکنی و خبر نمیدی ! بزنم لهت کنم ؟
این داستان رو هم شنیده و خونده بودم ... به نظرم کاملا درست میگه . همونطور که من خودم همیشه میگم :
اگر گاهی تو زندگیمون نبازیم و غصه رو تجربه نکنیم ، چطور میتونیم متوجه شیرینی شادی و پیروزی بشیم ؟!
سخنان قصار از استاد آرمینا ! [:S048:]
قشنگ بود ...