نفس اگر با آتش مطهر گردد و با اشک شستشو شود ، از هر آنچه که مردم آن را عیب و ننگ می شمارند فراتر می رود و از بندگی مذاهب و شریعتها رهایی می یابد و سربلند در مقابل عرش الهی می ایستد.
جامعه بشری هفتاد قرن تسلیم شریعتهای فاسد شد و نتوانست شریعتهای جاودان علوی اولیه را درک کند ، چشم انسان به نور ضعیف شمع ها عادت کرد و تا به حال نتوانسته به نور خورشید خیره شود.
(جبران خلیل جبران ، بالهای شکسته)
محبت یگانه راه آزادی در این جهان است ... (جبران خلیل جبران)
کمی مهربانی هیچ خرجی ندارد ... (پائولوکوئلیو)
مهرورزدین را یاد بگیریم و محبت کردن را بیاموزیم ... (هرمان هسه)
سلمی دست خود را سوی آسمان آراسته شده از ستارگان بلند کرد،دستهایش را بالا برد ، چشمانش گشاد شدند و لبهایش لرزید، آنچه از ناامیدی و ضعف و درد در نفس مظلوم زن وجود دارد بر چهره رنگ پریده اش آشکار شد . سپس فریاد کنان گفت:
پروردگارا! زن چه کرده است که اینچنین مستحق خشم و غضب توست ؟ چه گناهی مرتکب شده که غضبت تا آخر روزگار به دنبال اوست ؟! آیا جنایتی بی نهایت زشت مرتکب شده که مجازاتت اینچنین بر او بی نهایت شده ؟!
خداوندا تو قدرتمندی و او ضعیف ؛ چرا او را با درد ها از بین می بری ؟ خداوندا تو بزرگی در حالی که او در اطراف عرشت می خزد ؛ چرا او را زیر قدمهایت قرار می دهی ؟ تو جباری و او بی نواست ، چرا با او مبارزه می کنی ؟ تو که او را با عشق بوجود می آوری چر ا او را با عشق از بین می بری؟
(بالهای شکسته ، جبران خلیل جبران ، ترجمه محمد ابراهیمی کاوری)
زیبایی رازیست که جانهایمان آن را می فهمند و از آن شادمان می شوند ، با تاثیرات آن رشد می کنند و افکار ما در برابر آن متحیر می شود و سعی می کند آن را در غالب کلمات بگنجاند و به وسیله الفاظ آن را بفهمد ، ولی نمی تواند ...
(جبران خلیل جبران ، بالهای شکسته )
انسان ها از زمانی که در غار ها زندگی می کردند ٬ مهمانی داده اند. این نخستین مراسم جمعی ثبت شده است ٬ و سنت خورشید رسالت زنده نگه داشتن آن را تا امروز بر عهده داشته. یک جشن خوب تاثیرات اثیری زیان آور افراد شرکت کننده را پاکسازی می کند ٬ اما رخ دادن این امر دشوار است.
اندک افرادی برای از بین بردن شعف عمومی کافی اند. اینها خود را مهمتر از دیگران می پندارند و راضی کردن آنها مشکل است چون گمان می کنند اگر نمی توانند خود را با دیگران یک پارچه کنند ٬ وقت خود را در آنجا به هدر می دهند ٬ و در پایان گرفتار فرجامی رنج آور می شوند : معمولا اسیر ارواح اثیری اخراج شده از کسانی که توانسته اند با دیگران یکپارچه شوند ٬ از آنجا خارج می شوند.
به یاد داشته باش که اگر نخستین راه مستقیم به سوی خدا ٬ نیایش است ؛ دومین راه شادی است.
(پائولو کوئلیو .... کتاب بریدا )