درخت و آتشی دیدم ، ندا آمد که : جانانم / مرا می خواند آن آتش مگر موسی عمرانم ؟
مپرس از کشتی و دریا بیا بنگر عجایب را / که چندین سال من کشتی درین خشکی همی رانم
بیا ای جان توئی موسی و این قالب عصای تو / چو برگیری عصا گردم ، چو افکندیم ثعبانم
تو عیسی ای و من مرغت ، تو مرغی ساختی از گل / چنانکه در دمی در من ، چنان در اوج پرانم
خداوند خداوندان و صورت ساز بی صورت / چه صورتی می کشی بر من ، تو دانی ، من نمید انم
گهی سنگم ، گهی آهن ، زمانی آتشم جمله / گهی میزان بی سنگم ، گهی هم سنگ و میزانم
زمانی می چرم اینجا ، زمانی می چرند از من / گهی گرگم ، گهی میشم ، گهی خود شکل چوپانم
از غزلیات مولانا جلال الدین
خدایی که در این نزدیکی است :
لای این شب بو ها ، پای آن کاج بلند ، روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ ، جانمازم چشمه ، مهرم نور
دشت سجاده من ...
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم .
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف .. سنگ از پشت نمازم پیداست ، همه ذرات نمازم متبلور شده است .
من نمازم را وقتی میخوانم ، که اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیرهالاحرام علف می خوانم ، پی قدقامت موج
حجرالاسود من روشنی باغچه است ...
پائولو کوئیلو مشکل من رو تو مکتوب اول میگه :
(( مردی میخ واست به واحه دیگری محاجرت کند ، و شروع کرد به بار کردن شترش ، ظرف های ، وسایل زندگی ، فرش ها و صندوق های لباس را روی شتر گذاشت و شتر زیر بار سنگین آنها مقاومت کرد.
وقتی می خواست به راه بیافتد به یاد پر زیبایی افتاد که پدرش به او داده بود. پر را برداشت و پشت شتر گذاشت اما با این کار شتر تاب نیاورد و جان سپرد.
حتما مرد فکر کرد : شتر من حتی نتوانست وزن یک پر را تحمل کند !
گاهی ما هم در مورد دیگران همینطور فکر می کنیم... نمی فهمیم که شوخی کوچک ما شاید همان قطره ای بوده که جامی پر از درد و رنج را لبریز کرده است. ))
اگه زندگی رو فراموش کردی ...
اگه عزیزانت رو فراموش کردی ...
اگه مثل من ، امید رو فراموش کردی ...
این رو بدون که (( در عالم یک چیز هست ، که اون فراموش کردنی نیست )) - (فیه مافیه ، مولانا) - و اون چیز ، خداست ، خدایی که هم عزیزه ، هم دلیل زندگی و هم روزنه امید !
شَهر رَمَضانَ الذی اُنزِل فیهِ قُرءان هُدی لِلناسِ وَبَیِنَاتِ منَ الهدی والفُرقانِ
ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شدهاست که رهنمای مردم است و آیات روشنگری شامل رهنمودها و حق جدا از باطل را در بردارد.
( سوره بقره ، آیه ۱۸۵ )