من و بابا و الکترواستیل

به یه نفر :


وقتی با تو حرف زدم خودم رو کاملا تخریب کردم و بعد از شونزده سال برای اولین بار غرورم رو شکستم ، باهات درد و دل کردم ... و امیدوارم ارزشش رو داشته باشه ...


به یه نفر دیگه :


من نه اونقدر که فکر میکنی مغرور و متکبرم و نه خودم رو میگیرم ! توی این موقعیت روحی تنها چیزی که دارم دوستام هستن و اونقدر برام ارزش دارن که به خاطرشون از همه چیز حتی تمام زندگیم بگذرم ، چه برسه به غرور و تکبر ...


تو هم جزء همون دسته از دوستایی !


به نفر سوم :


اوضاع همیشه همینطوری نمیمونه ...


ما هم به مراد میرسیم حتما ...


پ.ن : امروز رفتم توی کف یه مورچه و به این فکر کردم که این با چه هدفی اینقدر خوشه و زنده است و داره با شادی و اینا از در و دیوار بالا میره ! هرچی ازش پرسیدم «تو به چه هدفی زنده ای ؟» جواب نداد ، آخرشم فحش خواهر و مادر رو کشیدم بهش ولی بازم جواب نداد ... رفت تو آستینم ... نمیدونم آخرش چی شد ، هنوز هم جسدش پیدا نشده :D


پ.ن2: در دست تعمیر ... من اشتباه کردم ... بعضی چیزا توی خصوصیات شخصیتی من نمیگنجه !!!

یالا یالا ، رقص و شادی ... !!

بدو بیا دنبالم ، تو بیا دنبالم (دست شیطون از پشت بستی ! )

بدو بیا دنبالم ، تو بیا دنبالم ( بابا تو دیگه کی هستی ! )


--------------------------------------------------------------------------


پس مولانا در این اشعار به تمایز عشق حقیقی و عشق فنایی تاکید دارد و ما را به سوی عشق الهی میخواند. و خواستن همه چیز از خدا ... پس مولانا خیلی خوبه ... دمش گرم ! خیلی آقایی مولانا ... بچه کجایی ؟ بزن تو خط زانتیا ! چطوری پسر ؟


در نتیجه کوسینوس آلفا برابر است با یه ذره و سه دهم . پس با این حساب فرمول مولانا میشه E=مثنوی × غزلیات2  


------------------------------------------------------------------------


یکی نیست بگه پسر خوب ، تو که میدونی درس نمیخونی برای چی میری سه هزار تا کتاب کمک درسی میگیری؟ تو آخه کی درس خوندی که دفعه دومت باشه ؟ یه بار ننه ات مرده بود جوگیر شدی فکر کردی تو حالا باید موفق بشی و این امتحان الهی و ایناست ... بعد و قبلش اصلا درس خوندی توی زندگیت ؟ نه خداییش خوندی ؟

خوب یکی اینا رو به من بگه دیگه ! خسته شدم از بس با خودم حرف زدم !! :دی


-----------------------------------------------------------------------


کسخلان کلاس ...


تا نیمه راه برو ، بی توجه به هیتلر برگرد ...


-----------------------------------------------------------------------


میدونستید اسپینوزا ، فیلسوف هلندی، دقیقا مثل من به دنیا نگاه میکرده ؟ برای شناخت بیشتر دیدگاه من نسبت به دنیا، خدا ، زندگی ، مرگ و از اینجور اراجیف به حرف های اسپینوزا مراجعه کنید !








درد و دل 1 : زدم به خط بیخیالی ... برای خودم بهتره ! من اصولا کاری که فکر کنم غلطه نمیکنم ! و اونقدر غرور و اعتماد به نفس دارم که هیچوقت از اعمال خودم پشیمون نمیشم ! من اونقدر به خودم مطمئنم که حتی توی بیخیالی هم مسیر خودم رو ادامه میدم ! زندگیه منه ...


درد و دل 2: نظر شما در مورد


دختربازی

اس ام اس بازی

بدنسازی


چیه ؟


درد و دل 3 : شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش / که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش


درد و دل 4 : به یک دختر خوب برای دوستی نیازمندیم !


درد و دل 5 : به یک دوست غیر کسخل ، با سطح آگاهی بالاتر از خودمان ، جویای احساس و قابل اتکا نیازمندیم جنس و سن و ایناش هم اصلا مهم نیست ...


درد و دل 6 : به یک استاد و مشوق در حد و اندازه های خودمان نیازمندیم ! استاد ها و مشوقین قدیمی دیگه هم سطح من نیستن !



مرد که گریه نمیکنه ...

من میخوام بدونم اولین بار کی این جمله مزخرف رو گفت ؟


کی گفته مرد که گریه نمیکنه ؟ بگین تا همین الان برم خفتش کنم ؟ واقعا چرا مرد نباید گریه بکنه ؟ مگه مرد آدم نیست ؟


هوووم ... ولی من امروز گریه کردم ، نه یکبار ، بلکه دوبار ...


از بچگی وقتی میخوردیم زمین ، اذیتمون میکردن ، گشنمون میشد یا هر چیز دیگه ای ، وقتی اشکمون در میومد و گریه میکردیم ... وقتی سرمون رو میذاشتیم روی شونه یکی و اشک میریختیم توی گوشمون میگفتن : آروم باش ... مرد که گریه نمیکنه ...


کم کم این مثل یک قانون میشد ... خودشون هم خودشون رو باور میکردن ... بزرگتر که میشدیم به جای آروم باش میگفتن : « خجالت بکش ، مرد که گریه نمیکنه !! »


و بهمون یاد میدادن که گریه نکنیم، که وقتی درد داریم ، وقتی غصه داریم بریزیم توی دلمون ! میخواستن مرد بارمون بیارن ! که مثلا اگر پس فردا مسئولیت زن و بچه و زندگی افتاد گردنمون ، اگر بارش سنگین بود اذیت نشیم ! کم نیاریم ... گریه نکنیم !!!


یعنی واقعا این راهش بود ؟ پدر و مادرایی که به بچه هاتون میگین مرد گریه نمیکنه ! واقعا این درسته ؟ که بهش تلقین کنید که مشکلاتش رو مثل شکلات قورت بده ؟ بریزه توی دلش ، به زبون نیاره ... بعد یه روزی یا عقده بشه ، یا مثل یک بمب منفجر بشه و نابودش کنه ؟


ولی من امروز گریه کردم ... بعد از مرگ مامانم گریه نکردم ، میدونید چرا ؟ چون مادرم بهم گفته بودم مرد که گریه نمیکنه !! ولی امروز گریه کردم ! بعد از دو سال واقعا گریه کردم و اشک ریختم ! دلم گرفته بود ... داشتم منفجر میشد ...


حالا ملت بیان هی وبلاگ ها و مجله های فمینیستی درست بکنن و از حقوق زنان دفاع کنن !! کی به مردا اهمیت میده ؟ کی از حقوق مردا دفاع میکنه ؟ از احساساتشون ؟ از ارزش هاشون ؟


امروز گریه کردم ولی هیچکس نبود که سرم رو بذارم روی شونه اش ! هیچکس نبود که پیشش اشک بریزم ! هیچکس نبود که باهاش درد دل بکنم ! هیچکس واقعا حضور نداشت ... امروز گریه کردم ولی گریه ام با تنهایی پر شده بود ...


بعضی وقتا حالم از بزرگ شدن بهم میخوره ... همینطور بزرگتر میشی ! مرد تر میشی ... بعد بیشتر نباید گریه بکنی ... بیشتر باید از گریه کردن خجالت بکشی ... میدونی چرا ؟ چون مرد که گریه نمیکنه ! هرچی بزرگتر میشی بیشتر باید تظاهر بکنی ... گاهی فکر میکنم چقدر کار سختیه این مرد بودن ! توی اوج یاس ، نا امیدی ، وحشت و تنهایی ، بازم این توئی که باید تظاهر بکنی همه چیز خوبه ، این توئی که باید به بقیه امید بدی ... چون مردی ! چون مرد نمیترسه .. چون مرد گریه نمیکنه !!!


دلم میخواد دوباره کوچیک میشدم ... دوباره برمیگشتم به اون دوران ... که مرد نبودم ... اونوقتی که حداقل وقتی میخواستم گریه کنم یه نفر بود که سرم رو بذارم روی شونه اش ، اونم دست روی موهام بکشه و بگه :


مرد که گریه نمیکنه ... !

من ؟

ـ صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن ... !!!


- برو بابا شرابم کجا بود ... برو گم شو بذار بخوابم !


- دور فلک درنگ ندارد ، شتاب کن !!!


- فلک کیه ؟ دورش کجاشه ؟ برو عمو ... برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه ...


- So you think you can tell ؟


- چی چی ؟ چرا فحش میدی مرتیکه ؟


- بر طبق نظریه گرانش نیوتون F=Gm+mr2


- برو باو ... نیوتون چیه ؟ بذار بخوابم ...


- نامه های عاشقانه ، چت های هیجان انگیز ، ضربان قلب ، ویش یو ور هیر


- چی بود این آخری ؟


- Wish you were here


- آهان خارجکی بود :دی


- ستاره نسرطایر متصل میشه به نصرواقع در صورت فلکی شلیاق و یک ضلع از مثلث تابستانی رو تشکیل میده ...


- شما تا این مثلث رو رسم میکنی من یه چرتی میزنم ...


______________________________________________________________________


شاید از خودتون بپرسید دیالوگ بالا چیه ؟ ولی من توصیه میکنم از خودتون نپرسید ، از من بپرسید بهتون میگم !!! دیالوگ بالا یک دیالوگ که بین "من" و "من" انجام شده ! یعنی اینطرف من با اونطرف من ! شاید هم برعکس ! حالا اینکه کدومش "من" بود و کدومش "من" خیلی مهم نیست ، اما چیزی که مهمه اینه که من دیشب ساعت 11 خوابیدم و صبح ساعت 4 بدون کمک هیچ زنگ موبایلی بیدار شدم ! این یعنی یک مشکل خیلی حاد ! این یعنی اینکه من مریضم ! چون امکان نداره در حالت عادی من ساعت 4 صبح بیدار بشم ! در ضمن فرض کنیم که من 4 صبح بیدار شدم ! امکان نداره که اولین چیزی که میخونم مجله نجوم باشه ! یا مثلا یک شب تا صبح نخوابیدم و فردا شبش خوابیدم ! یعنی درست یک وعده خوابم رو حذف کردم ! غذا هم که تازگی ها درست نمیخورم ! چه زندگی شیرینی !!! به به ... به به !





کدوم آدم احمقی آهنگ پینک فلوید رو میذاره ساعت 4 صبح صداش رو بلند میکنه ؟

پاسخ : من ! البته درست نمیدونم کدوم من ! شاید من اولی یا شدم من دومی !


کدوم نخاله ای ساعت 4 صبح توی تخت با خودش حرف میزنه ؟

پاسخ : من ! ایندفعه هم من اولی هم من دومی ! یعنی این من اولی با اون من دومی حرف میزنه ! شایدم برعکس !


چه چیزی باعث میشه آدمی مثل من ساعت 4 صبح بیدار بشه با خودش حرف بزنه و پینک فلوید گوش بده ؟

پاسخ : من ! این یکی نه من اولیه نه من دومی ! یک منیه که من نیست ! اونه ! ولی اونقدر توی قلبم عمیق نشسته که من شده ! یعنی در واقع هنوزم من نیست ! من او شدم !


کدوم الاغی ساعت 4 صبح بلند میشه ژله با نوشابه میخوره ؟

پاسخ : من ! ایندفعه احتمالا من اولی ! شایدم من دوم ! شایدم دو من ! شایدم من دو ! دو شایدم من ! دو من شایدم ! من دو شایدم ! من شایدم دو !





پ.ن1: قدیما مثل سگ زندگی میکردم ! بخور و بخواب و بی هیچ دلیلی و اینا ! ولی خوش بودم ! حالا مثل روبوت زندگی میکنم ! زندگیم با برنامه شده ! کلی کار مفید توی هر روزم میکنم ! اما مکانیکیم ! احساس ندارم ! دلم برای زندگی سگی خودم تنگ شده !!!

Appendix2:

How I wish, how I wish you were here.

We're just two lost souls swimming in a fish bowl, year after year

Running over the same old ground

What have we found ? the same old fears

Wish you were here


پ.ن3: چقدر عجیب شدم ! نمیخوام اینطور باشه ! در دست تعمیر هستم فعلا ... ولی درست میکنم خودم رو تا آخر تابستون ! سال تحصیلی آینده نباید مثل سال قبلی باشه !!!!

ای کاش ...

ای کاش ...

         آدما احساساتشون رو همونطور که هست نشون میدادند ...

شاید اونطوری خیلی از سوء تفاهم ها رفع میشد ...


ای کاش ...

         طفره نمیرفتن ، دروغ نمیگفتن ، تظاهر نمیکردن ...

شاید اونطوری همه مرز ها برداشته میشد ...


ای کاش ...

         اون چیزی که توی دلت بود رو بهم میگفتی ...

شاید اونطوری راحت تر دل میکندم !