من ؟

ـ صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن ... !!!


- برو بابا شرابم کجا بود ... برو گم شو بذار بخوابم !


- دور فلک درنگ ندارد ، شتاب کن !!!


- فلک کیه ؟ دورش کجاشه ؟ برو عمو ... برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه ...


- So you think you can tell ؟


- چی چی ؟ چرا فحش میدی مرتیکه ؟


- بر طبق نظریه گرانش نیوتون F=Gm+mr2


- برو باو ... نیوتون چیه ؟ بذار بخوابم ...


- نامه های عاشقانه ، چت های هیجان انگیز ، ضربان قلب ، ویش یو ور هیر


- چی بود این آخری ؟


- Wish you were here


- آهان خارجکی بود :دی


- ستاره نسرطایر متصل میشه به نصرواقع در صورت فلکی شلیاق و یک ضلع از مثلث تابستانی رو تشکیل میده ...


- شما تا این مثلث رو رسم میکنی من یه چرتی میزنم ...


______________________________________________________________________


شاید از خودتون بپرسید دیالوگ بالا چیه ؟ ولی من توصیه میکنم از خودتون نپرسید ، از من بپرسید بهتون میگم !!! دیالوگ بالا یک دیالوگ که بین "من" و "من" انجام شده ! یعنی اینطرف من با اونطرف من ! شاید هم برعکس ! حالا اینکه کدومش "من" بود و کدومش "من" خیلی مهم نیست ، اما چیزی که مهمه اینه که من دیشب ساعت 11 خوابیدم و صبح ساعت 4 بدون کمک هیچ زنگ موبایلی بیدار شدم ! این یعنی یک مشکل خیلی حاد ! این یعنی اینکه من مریضم ! چون امکان نداره در حالت عادی من ساعت 4 صبح بیدار بشم ! در ضمن فرض کنیم که من 4 صبح بیدار شدم ! امکان نداره که اولین چیزی که میخونم مجله نجوم باشه ! یا مثلا یک شب تا صبح نخوابیدم و فردا شبش خوابیدم ! یعنی درست یک وعده خوابم رو حذف کردم ! غذا هم که تازگی ها درست نمیخورم ! چه زندگی شیرینی !!! به به ... به به !





کدوم آدم احمقی آهنگ پینک فلوید رو میذاره ساعت 4 صبح صداش رو بلند میکنه ؟

پاسخ : من ! البته درست نمیدونم کدوم من ! شاید من اولی یا شدم من دومی !


کدوم نخاله ای ساعت 4 صبح توی تخت با خودش حرف میزنه ؟

پاسخ : من ! ایندفعه هم من اولی هم من دومی ! یعنی این من اولی با اون من دومی حرف میزنه ! شایدم برعکس !


چه چیزی باعث میشه آدمی مثل من ساعت 4 صبح بیدار بشه با خودش حرف بزنه و پینک فلوید گوش بده ؟

پاسخ : من ! این یکی نه من اولیه نه من دومی ! یک منیه که من نیست ! اونه ! ولی اونقدر توی قلبم عمیق نشسته که من شده ! یعنی در واقع هنوزم من نیست ! من او شدم !


کدوم الاغی ساعت 4 صبح بلند میشه ژله با نوشابه میخوره ؟

پاسخ : من ! ایندفعه احتمالا من اولی ! شایدم من دوم ! شایدم دو من ! شایدم من دو ! دو شایدم من ! دو من شایدم ! من دو شایدم ! من شایدم دو !





پ.ن1: قدیما مثل سگ زندگی میکردم ! بخور و بخواب و بی هیچ دلیلی و اینا ! ولی خوش بودم ! حالا مثل روبوت زندگی میکنم ! زندگیم با برنامه شده ! کلی کار مفید توی هر روزم میکنم ! اما مکانیکیم ! احساس ندارم ! دلم برای زندگی سگی خودم تنگ شده !!!

Appendix2:

How I wish, how I wish you were here.

We're just two lost souls swimming in a fish bowl, year after year

Running over the same old ground

What have we found ? the same old fears

Wish you were here


پ.ن3: چقدر عجیب شدم ! نمیخوام اینطور باشه ! در دست تعمیر هستم فعلا ... ولی درست میکنم خودم رو تا آخر تابستون ! سال تحصیلی آینده نباید مثل سال قبلی باشه !!!!

نظرات 10 + ارسال نظر
نسیم شنبه 17 مرداد 1388 ساعت 01:50 ق.ظ http://www.nassim2008.blogfa.com

یه سوال
اون من دومی که گفتی چه جوری اولی شد؟منظورم اینه که چطور میشه دومیه اولی بشه؟یا شاید اینجور بگم بهتره چه جور هر دو یکی شدند و چجوری اولی دومی شد یا شایدم دومی اولی شد؟

یکتا شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 11:11 ب.ظ

عجیب بودی بوقی! [:S048:] هممم، ببینم تو هم So you think you can dance میبینی؟

تو آپ ها و نظرهاتم که با همه ماشالاه !!‌لاس وگاس میزنی!

مهران شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 09:48 ب.ظ http://taktree.blogfa.com

معطلمون کردی که بگی شب نخوابیدم؟!!

خدا بهت رحم کرده دوتا منی! پنج تام!
خود اصلی رو هم نمی دونم کیه!

سمر جمعه 9 مرداد 1388 ساعت 03:53 ب.ظ

چرا همه مثل هم شدیم؟ :دی
سهراب من میدونم به خاطر منه...میدونم باور کن!...منتظرم!!!
منم چند روزه یه جوری عجیب شدم...یه روز هیچی نمیخورم فرداش مثل قحطی زده ها حمله میکنم ....یه بار تا شیش صبح بیدار میمونم بعد میخوام بخوابم تا دوازده خوابم نمیبره...از دو میخوابم تا شیش...بعد جو میگیره درس میخونم تا یک نصفه شب!....
ولی چاره همه ی اینا رو خودت میدونی...[:S048:]

خانم محترم شما فکر نمیکنی که دوست دختر من این رو بخونه پیش خودش چی میگه ؟ :دی !

مصطفی جمعه 9 مرداد 1388 ساعت 11:14 ق.ظ

حالت خوبه سهراب :D ? !

آرمینا پنج‌شنبه 8 مرداد 1388 ساعت 06:29 ب.ظ

منم از این اتفاقا برام افتاده ، دقیقا منم موافقم که امسال نباید مثل سال قبل باشه و خب از اونجا که ما مثل همیم من سکوت اختیار میکنم تا تو و تو به گفتگوتون برسید و من و من هم به گفتگوی خودمون ! :|

نیلوفر پنج‌شنبه 8 مرداد 1388 ساعت 04:15 ب.ظ http://www.nilooo.blogfa.com

نه جدی جدی مثل اینکه توام خل شدی سهراب:دی

البته این مشکلیه که منم باهاش دست به گریبانم! دیشب کلی مامانه رو به حرف گرفتم در مورد حرف هایی که تو دلم قلبمه شده بود! امروز صبح بیدار شده یه چیزایی تحویلم داد که بالا پایین خودم لعنت فرستادم که ای کاش خفه خون میگرفتم حرف نمیزدم!

حالا تو بگو کدوم دیوونه ای الکی میزنه زیر خنده یا الکی گریه میکنه؟!

یحتمل من:دی

frantic پنج‌شنبه 8 مرداد 1388 ساعت 02:06 ب.ظ

lol!
jaleb bud,basi khandidim!

hala bayad sare in khabe to bahs konim ,vaghean moheme!

nakone yadet rafte oon rooz mano tu park kashti motori
hala migi saat 4 boland shodi,hesabeto miresam:D

سیاوش پنج‌شنبه 8 مرداد 1388 ساعت 01:02 ب.ظ

سهراب جون خودتو به خاطر 1 هم چین چیزی ناراحت نکن .واسه همه پیش میاد.احتمالا فکرت خیلی مشغوله چیزیه که اینطوری شدی .

آرش پنج‌شنبه 8 مرداد 1388 ساعت 11:40 ق.ظ http://www.bachegia.blogfa.com

امم ، من هر وقت صبح زود بیدار میشم بدونِ ساعت ، بدونِ شک به خاطر هیجان بوده ! حالا هیجان از دیدنِ کسی ، انجام دادنِ کاری ، خریدنِ چیزی یا اینا ! منم زیاد پیش میاد برام ولی همین دلایل رو داره عموما !

البته میتونه دلیلش عاشق شدن هم باشه :D

ولی خب ، کامنت دادم که بگم الکی فکرتو درگیر نکن ، تو صبح از خواب بیدار شدی دیگه ، رییس جمهوره آمریکا بیدار نشده که انقدر داری خودتو میکشی [:S048:]

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.