If Today Was Your Last Day / Nickelback

My best friend gave me the best advice

دوستم بهم بهترین پیشنهاد رو داد
He said each day's a gift and not a given right

اون گفت هر روز یک هدیه است نه یک دارایی
Leave no stone unturned, leave your fears behind

همه موانع رو رها کن ، ترس هات رو پشت سر بذار
And try to take the path less traveled by

و سعی کن راهی رو انتخاب کنی که از همه نزدیکتر باشه
That first step you take is the longest stride

اولین قدمی که برمیداری بلندترین گام توئه !!

If today was your last day and tomorrow was too late

اگر امروز آخرین روز برای تو بود و فردا خیلی دیر بود
Could you say goodbye to yesterday?

میتونستی با دیروز خداحافظی کنی ؟
Would you live each moment like your last

دوست داری هر لحظه رو مثل آخرین فرصت زندگی کنی ؟
Leave old pictures in the past?

تصویر های قدیمی رو در گذشته رها کنی ؟
Donate every dime you had, if today was your last day?

هر چیزی از خودت داری رو میبخشی، اگر امروز آخرین روز برای تو باشه ؟
What if, what if, if today was your last day?

چی میشه ؟ چی میشه اگر ، اگر امروز آخرین روز برای تو باشه ؟

Against the grain should be a way of life

در برابر هر دانه گندم باید یک راه برای زندگی کردن باشه
What's worth the price is always worth the fight

چیزی که می ارزه همیشه به قیمت جنگ بدست میاد
Every second counts 'cause there's no second try

ثانیه ها شمرده میشه چون هیچ تلاش دومی وجود نداره
So live like you're never living twice

پس اینطور زندگی کن که تو شانس دومی برای زندگی نداری
Don't take the free ride in your own life

زندگیت رو بی هدف جلو نبر

If today was your last day and tomorrow was too late

اگر امروز آخرین روز برای تو بود و فردا خیلی دیر بود
Could you say goodbye to yesterday?

میتونستی با دیروز خداحافظی کنی ؟
Would you live each moment like your last

دوست داری هر لحظه رو مثل آخرین فرصت زندگی کنی ؟
Leave old pictures in the past?

تصویر های قدیمی رو در گذشته رها کنی ؟
Donate every dime you had, if today was your last day?

هر چیزی از خودت داری رو میبخشی، اگر امروز آخرین روز برای تو باشه ؟


And would you call those friends you never see?

و دوست داری به دوستایی زنگ بزنی که هرگز ندیدی ؟
Reminisce old memories?

خاطرات قدیمی رو به یاد بیاری ؟
Would you forgive your enemies?

دوست داری دشمنانت رو ببخشی ؟
And would you find that one you're dreaming of?

و اون کسی رو که در رویاهات میبینی پیدا کنی ؟
Swear up and down to God above

به خداوندی خدا قسم
That you'd finally fall in love if today was your last day

که تو در نهایت در عشق قوطه ور میشی اگر امروز آخرین روز برای تو باشه

If today was your last day

اگر امروز آخرین روز تو باشه
Would you make your mark by mending a broken heart?

میخوای با بند زدن یه قلب شکسته رتبه خودت رو بالا ببری ؟
You know it's never too late to shoot for the stars

میدونی که هرگز برای پرتاب به ستاره ها دیر نیست
Regardless of who you are

علیرغم هرچیزی که هستی

So do whatever it takes

پس هر کاری لازمه بکن
'Cause you can't rewind a moment in this life

چون نمیتونی توی این زندگی به عقب برگردی
Let nothing stand in your way

نذار هیچ چیزی سر راهت قرار بگیره
'Cause the hands of time are never on your side

چون دستان زمان هرگز تو رو رها نمیکنن

If today was your last day and tomorrow was too late

اگر امروز آخرین روز برای تو بود و فردا خیلی دیر بود
Could you say goodbye to yesterday?

میتونستی با دیروز خداحافظی کنی ؟
Would you live each moment like your last

دوست داری هر لحظه رو مثل آخرین فرصت زندگی کنی ؟
Leave old pictures in the past?

تصویر های قدیمی رو در گذشته رها کنی ؟
Donate every dime you had, if today was your last day?

هر چیزی از خودت داری رو میبخشی، اگر امروز آخرین روز برای تو باشه ؟

And would you call those friends you never see?

و دوست داری به دوستایی زنگ بزنی که هرگز ندیدی ؟
Reminisce old memories?

خاطرات قدیمی رو به یاد بیاری ؟
Would you forgive your enemies?

دوست داری دشمنانت رو ببخشی ؟
And would you find that one you're dreaming of?

و اون کسی رو که در رویاهات میبینی پیدا کنی ؟
Swear up and down to God above

به خداوندی خدا قسم
That you'd finally fall in love if today was your last day

که تو در نهایت در عشق قوطه ور میشی اگر امروز آخرین روز برای تو باشه


پ.ن: این وبلاگ رو برای مواقع عصبانیتم زدم ! کسایی که نوشته های یک پسر عصبانی رو دوست ندارن هرگز واردش نشن !!

نظرات 4 + ارسال نظر
نیما پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 12:29 ق.ظ

به نام حق
با سلام!

شعر زیبایی بود! نمیدونم منشأش کجاست ؟! همونی که امروز صبح بهم گفتی ؟ عشق زمینی ؟

نمیخوام بگم خیلی میدونم و رد کنم که اگه مربوط به عشقی هست که عصبانیتت به خاطر اونه این عشق رو انکار می کنم! اصلا معنای عشق رو تا چه حد فکر می کنی میدونی؟ هیچی!

نمیدونم شاید هیچی نمی فهمم اما هر چی می گم در حد فهم خودم میگم.

شعر زیبایی بود و سراسر احساس.

موفق باشی!
نیما

آرمینا چهارشنبه 22 مهر 1388 ساعت 06:18 ب.ظ

هی ؛ سلام !

مصطفی سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 11:01 ب.ظ

عجب..!
مثل دیگران که نمیخوای بشی؟!

بزکوهی سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 07:11 ب.ظ http://deymahi.persianblog.ir

تازه داری راه میفتی! من اون اوایل یکی واسه متحول شدن داشتم ؛یکی واسه قهر کردن ؛ یکی واسه ناراحتی؛ یکی واسه عصبانیت؛ یکی واسه... بیخیال باب!

اهم... غرض از مزاحمت! یه بازی وبلاگی گذاشتم که نیدونم قبلا شرکت کردی یه نه . حالا اگه نکردی دعوتی! زود تند سریع!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.