امپرسیونیسم !

کلنجار


همیشه ابی رو خیلی دوست داشتم توی خواننده ها ! ولی تازگیا احساس خاصی نسبت به شعراش دارم ! یه چیز دیگه که تازگیا زیاد شده کلنجار های فکری و درونیمه ! چیزی که موضوع خاصی رو در بر نمیگیره و از جون مرغ تا شیر آدمیزاد (!) رو شامل میشه ! اندر احوالات یکی از این لحظات ابیکلنجاریک !


حالا دیگه تو رو داشتن خیاله / دل اسیر آرزو های محاله


آره خیال ! یه خیال شیرین ! یه آرزوی محال که تصورش هم برام سخته ! و این چیزیه که برام جالبه !


حالا راه تو دوره / دل من چه صبوره


دوره ! دورتر از چیزی که بشه فکرش رو کرد و این بچگانه بودنش رو بیشتر نشون میده ! هاه ! برو باب ! پیانو چیه دیگه (!)


آسمون از غم دوریت / حالا روز و شب میباره


اه این بارون لعنتی چرا بند نمیاد ؟ مگه اصفهان جزء شهرای خشک نبود ؟ اصلا نصفه شبی چه وقت بارون اومدنه ؟ هان ؟


خاطره مثل یه پیچک / میپیچه رو تن خستم


ای چیز توی اونجای خاطره و پیچکش ! خاطره بی خاطره ! آینده ... مثل گذشته است !



درس خواندن !


بالاخره دارم میزان درس خوندنم رو از پنج دقیقه در روز تجاوز میدم ! :دی ! این یعنی اینکه من به موفقیت های بزرگی در آینده میرسم و احتمالا  دانشمند میشم ! :دی


میخوام برای امتحانا واقعا بخونم ! نتایج امتحانات امسالم نباید مثل پارسال فاجعه آمیز باشه !


جدول تناوبی


فردا امتحان شیمی دارم و این مساله من رو به یک تفکر فلسفی بزرگ سوق داد !! متوجه شدم که آدما رو دقیقا میشه توی جدول تناوبی دسته بندی کرد ! مثلا اصفهانی ها رو خیلی راحت میشه گذاشت جای فلوئور ! لامصب همینطور الکترون میگیره ولی نم پس نمیده :دی


و این مساله دو تا چیز جالب هم داشت ! من از آدمایی که در جایگاه هلیوم قرار میگیرن خوشم میاد ! کسایی که با الکترون های حقیرانه خودشون میسازن و در اوج قناعت زندگی میکنن !

از کلیه گاز های نجیب خوشم میاد و نمیدونم چطوریه که این گاز ها در مورد من قاعده رو میشکنن و اصولا با من واکنش میدن !!!


مهمتر از همه اینکه من یک هیدروژن به تمام معنا هستم ! چون توی هیچ گروه ، خانواده ، دسته یا تناوبی قرار نمیگیرم و کلا یه چیز منحصر به فردم برای خودم !!!



فکر کنم زیادی شیمی خوندم ! زده به سرم


تکرار !


تازگیا دوباره با آهنگ اوهام خیلی حال میکنم ! یکسالی میشد که دیگه اوهام گوش نمیکردم ! احساس میکنم دارم تکرار میشم ! بازم سرکوب احساسات ، اوهام ، مشاوره دادن به ملت ، خندیدن جلوی جمع ، شعر گفتن توی تنهایی و ...


مشکلی که با این تکرار دارم اینه که میترسم پایانش هم مثل دفعه قبل بشه ... مثل یکسال پیش !!!


اپیزود :


وقتی پست ها چند اپیزودی مینویسم یاد پستای آرمینا میافتم ! آرمینا من رو یاد تابستون میندازه ! تابستون من رو یاد فریما میندازه ! فریما من رو یاد تینا میندازه و تینا من رو یاد ارسلان و  و ارسلان من رو یاد یکساله گذشته و یکسال گذشته حس خوبی به من میده !


پس پست چند اپیزودی حس خوبی به من میده !!! :دی !







پ.ن: مدتی نیستم ! به قول "بعضیا" (:دی) زنده ام ولی فکر کنید مردم ! دلایل این مردگی رو در اپیزود های کلنجار، درس خواندن و تکرار جستجو کنید !

نظرات 6 + ارسال نظر
آرمینا شنبه 12 دی 1388 ساعت 06:00 ب.ظ



یادش بخیر من این جدول تناوبی و محتوی ش رو به چه آدمایی که تشبیه نکردم ! :D

من آرسنیک بودم ! البته به خاطر اون نجابت و واکنش نشون ندادنم تا مدت های آرگون هم نامیده میشدم !

منم پست های چند اپیزودی رو دوست دارم !

نسیم جمعه 11 دی 1388 ساعت 10:46 ب.ظ http://www.nassim2008.blogfa.com

بوقی هیدروژن چیه؟ تو اصلا توی جدول تناوبی نیستی!
تازه پنج دقیه خودش واسه بچه های المپیادی زیاده برو تو کف ثانیه

علیرضا جمعه 11 دی 1388 ساعت 12:44 ق.ظ http://www.morale.blogfa.com

ببینم یه سوال منظورت از اون بعضیا کی هست؟

بزکوهی پنج‌شنبه 10 دی 1388 ساعت 05:11 ب.ظ

اصولا علم شیمی به کمتر کسی ساخته عزیز من! کار به جایی رسیده که بچه ها از mg فاکتور می گیرن،na رو با cl تو هم ضرب می کنن و تازه آخرش با همین وضع میشن رتبه یک المپیاد شیمی مدرسه

سعید پنج‌شنبه 10 دی 1388 ساعت 03:47 ب.ظ

امیدوارم بری دیگه بر نگردی!!

خوب منم یه تصمیماتی گرفتم برای درسا ولی تا عملی بشن خیلی طول میکشه

امیدوارم تو امتحانا موفق باشی

مصطفی پنج‌شنبه 10 دی 1388 ساعت 12:51 ق.ظ

جدول تناوبی که میگن یاد این جمله میفتم: هلینا کروبی سزیم فروخت! رمزه برا حفظ کردن گروه یک:D (البته به زبان ترکی یه رمز راحت تر داره ولی خب به دلیل فحش های اندورونیش بیخیالش میشیم)
فریماه، اسم قشنگیه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.