برای با تو نبودن ...

تو آن کسی که ز دنیا فرار میخواهی / برای بی قراری دریا، قرار میخواهی


بسان این دل خسته ستاره میچینی / چنان دو چشم منی ، انتظار میخواهی


برای مرگ شقایق سیاه میپوشی / ز شور کل جهان سوگوار میخواهی


ز غم به شادی بی حد پناه می آری / دل از شکوه شعف داغدار میخواهی


چُنان منی و غیر همه ، که یار میطلبند / برای با تو نبودن تو، یار میخواهی !


اگرچه خود همه نوری، ستاره می طلبی / اگرچه خود همه شعری ، شعار میخواهی


تو گل به معصیت رنگ و روی می نگری / تو خار از قِبَل زخم، خوار میخواهی


به یک نگاه کل زمین را بهانه می جویی / تو آسمان به سر خود، سوار میخواهی



پ.ن : ندونستن بهتر از دونستنه گاهی !


پ.ن2: شعر از خودم بود !

نظرات 5 + ارسال نظر
تنها دوشنبه 31 خرداد 1389 ساعت 01:12 ب.ظ

ندونستن بهتر از دونستنه گاهی ! ولی وقتی این گاهی اینقدر تکرار بشه که تو بی خبرترین آدم دنیا بشی چی؟ اونوقت چی کار باید کرد؟

dkjicsow دوشنبه 31 خرداد 1389 ساعت 12:43 ق.ظ http://dk-emo.blogfa.com

به به ، طبع شاعر هم داری :XXXXXXXXXXXXXXXXXXXXxx
بعد اونم موافقم آدم ندونه خیلی وقتا بهتره ....

دلارام یکشنبه 30 خرداد 1389 ساعت 07:13 ب.ظ http://bogzaarbogzarim.blogfa.com

نه!!!!!

عاطفه یکشنبه 30 خرداد 1389 ساعت 04:14 ب.ظ http://www.coldone1.blogspot.com

با توجه به اینکه آدم با خودش میگه ببین اینو همین پسرس که هر روز باش چت می کنی نوشته،شعر قشنگی به نظر می آد
اما موزون نیست
اینطور احساس می کنم.
احساس میکنم یه جاهاییش خودش نیومده.زور زدی تا بیاد :d
حالا مگه مهمه من چی احساس می کنم؟؟!!!
به هر حال شعریه که مفهومش بیشتر از قالب و لحن و کلماتش تحت تاثیر قرار میده!
در ضمن:
اصلا خوب نیست آدم تا میبینه یکی آن میشه آی دی شو اینویز کنه
مطمئنا اونقدر .....!!!

سحر یکشنبه 30 خرداد 1389 ساعت 12:57 ق.ظ

قشنگ بــــــــود .. خیلی .. خیلی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.