فضای جادویی

همه ما یکجور فضای جادویی دور و برمان خلق می کنیم ؛ معمولا دایره ای است با شعاع حدود پنج متر ، و فقط به چیز هایی دقت می کنیم که درون این دایره است . مهم نیست آدم باشند یا میز یا تلفن یا پنجره ، فقط سعیمان این است که این دنیا را که خودمان خلق کرده ایم مهار کنیم .

اما مغ ها همیشه دورتر را نگاه می کنند ...



( پائولو کوئلیو ، والکیری ها )

خویشتن

خویشتن را نیافته بود ، تن بیگمان خویشتن نبود ؛ و نیز بازی دریافت ها یا اندیشه یا فهم یا خرد ، اندوخته یا هنر که با آن نتیجه گرفته شود و از اندیشه هایی که هست اندیشه های نو بافته شود ، هیچیک خویشتن نیست ...



(سیذارتا ، هرمان هسه )

بیشه باور

زنهار ای تشنه دانش ٬ زنهار از بیشه باور ها و از جنگ واژه ها ! باور ها را هیچ معنی نیست : باور می تواند زیبا باشد یا زشت ٬‌ هوشمندانه باشد یا از سر نابخردی و همه کس می تواند باور ها را بپذیرد یا به دور افکند !



(سیذارتا ٬ هرمان هسه - از زبان بودا )

سه قانون برتر

نخست اینکه : به مجادله ناراست نزد کسان مروید !

دوم اگر با شما به ستم رفتار کنند دادگری پیش گیرید !

سوم ، خویدوده کنید ، که برای ادامه نسل پاک بهترین کار زندگانی و عامل نیک زایی فرزندان است و یار بسیار میابید و کسی را که یار بسیار است ، آنگاه او را دشمن نباشد !



  • (گزیده های زادسپرم به نقل از سپتیمان زرتشت )





عشق اول ...

«به دوستی که بعد از عشق بین دو نفر حکمفرما می‌شود باید عقیده داشت.»

  • الکساندر دوما

« ناصح ام گفت که جز غم چه هنر دارد عشق ؟ / برو ای خواجه عاقل ٬ هنری بهتر از این ؟‌»

  • حافظ