دِین ...

من به سوسک ها مدیونم ...

به کرم ها ، به مورچه ها مدیونم ...




باید بمیرم و دینم را ادا کنم !!

  • (محمد رضایی)

Teo Torriatte / Queen

When I'm gone

وقتی من رفته ام ...

No need to wonder if I ever think of you

نیازی نیست در این اندیشه باشی که به تو فکر میکنم یا نه ...

The same moon shines

مهتاب مثل همیشه می درخشد

The same wind blows

باد مثل همیشه می وزد

For both of us, and time is but a paper moon...

و زمان نیز می وزد برای هردو ما، اما یک ماه کاغذی هست که ...

Be not gone

نرفته است.

Though I'm gone

با وجود اینکه من رفته ام

It's just as though I hold the flower that touches you

درست مثل این است که من گلی که تو را متاثر می کند در دست دارم

A new life grows

زندگی جدیدی می روید ...

The blossom knows

شکوفه ها می دانند

There's no one else could warm my heart as much as you...

کسی نمی‌تواند قلب مرا چونان تو گرم نگه دارد ...

Be not gone

[گرمایی که] هنوز نرفته است ...


Let us cling together as the years go by

بگذار در گذر سالها پیوندمان پایدار بماند ...

Oh my love, my love

آه عشق من، عشق من ...

In the quiet of the night

در سکوت شب

Let our candle always burn

بگذار شمع ما همواره روشن باشد

Let us never lose the lessons we have learned

نگذار هیچگاه درس هایی را که با هم فراگرفته ایم از یاد ببریم ...


Teo torriatte konomama iko

بگذار پیوند دست‌هایمان پایدار بماند

Aisuruhito yo

عشق من

Shizukana yoi ni

در شبی ساکت

Hikario tomoshi

شمعی برایم روشن کن

Itoshiki oshieo idaki

و آنچه آموخته ایم را عاشقانه حفظ کن


Hear my song

ترانه مرا بشنو ...

Still think of me the way you've come to think of me

همچنان همانگونه که به من می اندیشیدی به یادم باش ...

The nights grow long

شب ها دیر می‌پایند

But dreams live on

اما رویا ها نمی میرند

Just close your pretty eyes and you can be with me...

کافیست چشم های زیبایت را ببندی و آنگاه می توانی با من باشی ...

Dream on

رویا بپرداز ...


When I'm gone

هنگامی که من نیستم

They'll say we're all fools and we don't understand

آنها خواهند گفت که ما احمق بوده ایم و چیزی نیاموختیم

Oh be strong

قوی باش

Don't turn your heart

احساست را تغییر نده

We're all

همه چیز مائیم

You're all

همه چیز توئی

For all

برای همه چیز

For always

و برای همیشه

Let us cling together as the years go by

بگذار در گذر سالها پیوندمان پایدار بماند ...

Oh my love, my love

آه عشق من، عشق من ...

In the quiet of the night

در سکوت شب

Let our candle always burn

بگذار شمع ما همواره روشن باشد

Let us never lose the lessons we have learned

نگذار هیچگاه درس هایی را که با هم فراگرفته ایم از یاد ببریم ...





پ.ن: بگذار فکر کنم دوست داری اینو بهت تقدیم کنم ... و بگذار فکر کنم تو هم میخوایم بعضی از این حرفا رو بهم بزنی ... میتونم رویاپردازی کنم دیگه !!!


پ.ن2: من کارهایی کردم که اون هرگز نمیتونست بکنه ... و از این بابت به خودم افتخار میکنم ! ... کارهایی که به قول آرمینا «فقط یه سهراب میتونه» انجام بده !


پ.ن3: پارسال همین روزا، توی ماه رمضان که سریال «نابرده رنج» رو نشون میداد، شعر آهنگشو بهت تقدیم کردم، فقط به خاطر این قسمتش :

از این عادت با تو بودن هنوز، ببین لحظه لحظه ام کنارت خوشه

همین عادت با تو بودن یه روز اگه بی تو باشم منو میکشه !


پ.ن4: برام هیچ حسی شبیه تو نیست ...


پ.ن5 : آهنگو از اینجا دانلود کنید !


پ.ن6: به یکی گفتم : اینجا تنهام، برم تهران دوست دارم !!!

بلند گفتم احتمالا، دنیا شنید ...


پ.ن7: زمانه هیچ نبخشد ، که باز نستاند ...

هستی / بنان

هستی چه بود ؟ قصه پر رنج و ملالی ...

کابوس پر از وحشت و آشفته خیالی ...


ای هستی من و مستی تو افسانه ای غم آسا، کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی ؟


ز هستی نصیبم، بود درد بی نهایت ...

چنان نی  ندارم، سر شکوه و شکایت ...


چرا این غمین که روحت گزیده ؟ در راه می فروشان

گریز از محن، چو من ساغری بزن، ساغری بنوشان  ...



ای دل، چه ز جانم خواهی ؟

ای تن، ز چه جانم کاهی ؟


ترسم که جهانی سوزد، از دل چو برآرم آهی ...



به دلم، نه هوس نه تمنا باشد ...

چه کنم که جهان، همه رویا باشد ...


بگذر ز جهان همچون من ...

افشان به جهانی دامن ...


بزمم سیه اما، سازم جمع دگران را روشن ...



هستی چه بود ؟ قصه پر رنج و ملالی ...

کابوس پر از وحشت و آشفته خیالی ...


ای هستی من و مستی تو افسانه ای غم آسا، کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی ؟







پ.ن: از این به بعد اینجا هم مینویسم !

اتمام حجت !

  • حرف های ما هنوز ناتمام ...

                             تا نگاه میکنی : وقت رفتن است !

          باز هم همان حکایت همیشگی :

                               پیش از آنکه با خبر شوی لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود !


                    آه ...

                           ای دریغ و حسرت همیشگی ...

                                                ناگهان ... چقدر زود ...

                                                                          دیر میشود !

  • (زنده یاد قیصر امین پور)








تو ، آخرین بازمانده از دودمان دوست داشتنی هام بودی ...



Same Mistake / James Blunt

Saw the world turning in my sheets and once again I cannot sleep

جهانم را دیدم، که در میان اوراقم سرگردان بود، و بار دیگر نمیتوانم بخوابم

Walk out the door and up the street; look at the stars beneath my feet.
Remember rights that I did wrong, so here I go.
Hello, hello. There is no place I cannot go.
My mind is muddy but my heart is heavy. Does it show?

I lose the track that loses me, so here I go.

من راهی را که مرا به بیراه میکشاند گم کرده ام، پس پیش تر می روم

And so I sent some men to fight, and one came back at dead of night.
Said he'd seen my enemy. Said he looked just like me,
So I set out to cut myself and here I go.

I'm not calling for a second chance,

من درخواست یک فرصت دیگر نمیکنم

I'm screaming at the top of my voice.

بلکه با اوج توانم فریاد میزنم :

Give me reason but don't give me choice.

برای من دلیل بیاور ، اما به من حق انتخاب نده

'Cause I'll just make the same mistake again.

زیرا من باز هم اشتباه قبل را تکرار خواهم کرد ...

And maybe someday we will meet, and maybe talk and not just speak.
Don't buy the promises 'cause, there are no promises I keep.
And my reflection troubles me, so here I go.
I'm not calling for a second chance,
I'm screaming at the top of my voice.
Give me reason but don't give me choice.
'Cause I'll just make the same mistake,

I'm not calling for a second chance,

من درخواست یک فرصت دیگر نمیکنم

I'm screaming at the top of my voice.

بلکه با اوج توانم فریاد میزنم :

Give me reason but don't give me choice.

برایم دلیل بیاور، اما به من حق انتخاب نده

'Cause I'll just make the same mistake again.

زیرا من باز هم اشتباهی قبل را تکرار خواهم کرد ...

Saw the world turning in my sheets and once again I cannot sleep.
Walk out the door and up the street; look at the stars.

Look at the stars fall down.

به ستاره ها نگاه میکنم کن که سقوط میکنند ...

And wonder where did I go wrong.

و در عجبم که من، کجای کار را اشتباه کرده ام ...





پ.ن1: به اون کسی که خودش میدونه قطعا ...


پ.ن2: قسمتایی که دوست داشتم رو بولد و ترجمه کردم !!!


پ.ن3: Give me reason but don't give me choice.


پ.ن4: کسی ویرونی عشق‌و توی چشمام نمیبینه ...


پ.ن5: نوای آواز درون ...


پ.ن6: اینجا دانلود کنید !!